عشق
شاعرانه
درباره وب
به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
لينک دوستان
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان mojdarua و آدرس darua.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
برچسبها وب
چفدر سخته (1)
لينک هاي مفيد
میبینی " پاییز " را ؟؟؟!!!
چقدر عجول است برای آمدن ...
انگار خودش هم می داند خاطرخواه، زیاد دارد؛
انگار میداند خیلی ها دلشان گیر آمدنش است.
اما ناز نمی کند؛ باجی هم به تابستان و شهریورش نمی دهد.
میخواهد بیاید تا دوباره عاشقی را یاد عاشقان دل مرده بدهد.
می خواهد یادشان بدهد هنوز می شود عاشق بود، عاشق شد و عاشق ماند.
می خواهد بنوازد "عاشقی به شرط باران" را ...
نظرات شما عزیزان:
reza
ساعت5:13---8 شهريور 1394
اندوه که از حد بگذرد.،
جایش را میدهد به یک بی اعتنایی مزمن،،
دیگر مهم نیست ، بودن یا نبودن
دوست داشتن یا نداشتن،،
آنچه اهمیت دارد
کشداری رخوتناک حسی است که دیگر تورا به واکنش نمی کشاند!
در آن لحظه فقط در سکوت غرق میشوی و
نگاه میکنی و نگاه...!
جایش را میدهد به یک بی اعتنایی مزمن،،
دیگر مهم نیست ، بودن یا نبودن
دوست داشتن یا نداشتن،،
آنچه اهمیت دارد
کشداری رخوتناک حسی است که دیگر تورا به واکنش نمی کشاند!
در آن لحظه فقط در سکوت غرق میشوی و
نگاه میکنی و نگاه...!
reza
ساعت5:03---8 شهريور 1394
"هیچکس"
سرش آنقدر شلوغ نیست
که "زمان"
از دستش در برود و "شما"
را از "یاد"
ببرد
همه چیز برمی گردد به "اولویت های آدم"
اگر "کسی"
به "هردلیلی"
در هر "مکانی"
باهر"احساسی"
"تو"
رایادش رفت،،،
فقط یک دلیل دارد؛
"جزو اولویت هایش نیستی…
سرش آنقدر شلوغ نیست
که "زمان"
از دستش در برود و "شما"
را از "یاد"
ببرد
همه چیز برمی گردد به "اولویت های آدم"
اگر "کسی"
به "هردلیلی"
در هر "مکانی"
باهر"احساسی"
"تو"
رایادش رفت،،،
فقط یک دلیل دارد؛
"جزو اولویت هایش نیستی…
reza
ساعت2:03---7 شهريور 1394
ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭﯼ ﺁﻣﺪﻡ ، ﺁﻏﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ
ﭼﺮﺧﯽ ﺑﺰﻥ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑَﺮَﻡ ، ﻗﺪﺭﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﺎﺯ ﮐﻦ
ﺑﻨﺸﯿﻦ ﮐﻨﺎﺭﻡ ، ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ! ﺩﺳﺘﯽ ﺑﮑﺶ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻡ
ﻣﯿﻞِ ﺷﺪﯾﺪِ ﺑﻮﺳﻪ ﺭﺍ ، ﭘﻨﻬﺎﻥ ﭼﺮﺍ؟ﺍﺑﺮﺍﺯ ﮐﻦ
ﺩﻟﺴﺮﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﻡ ، ﺷﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﻦ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ
ﺳﺮﻣﺎﯼِ ﺗﺒﺮﯾﺰِ ﻣﺮﺍ ، ﺷَﺮ ﺟﯽ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻫﻮﺍﺯ ﮐﻦ
ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺐ ، ﺍﯼ ﻣﺮﻍ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺳَﺤَﺮ
ﺑﺮ ﺷﺎﺧﻪ ﯼ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺍﻡ ، ﭼَﻪ ﭼَﻪ ﺑﺰﻥ ، ﺁﻭﺍﺯ ﮐﻦ !
ﯾﺎ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﯾﺖ ﻣﯿﺸﻮﻡ ، ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺧﺎﮐﻢ ﺑﺮﻗﺺ
ﯾﺎ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﻣﯿﺸﻮﻡ ، ﺩﺭ ﻭﺳﻌﺘﻢ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻦ
ﺍﺻﻼ ﭼﺮﺍ ﻓَﮏ ﻣﯿﺰﻧﻢ؟ ! ﺍﯾﻦ ﺭﯾﺶ ﻭ ﻗﯿﭽﯽ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ
ﻣﻦ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﻢ ﻓﻘﻂ ، ﺁﻫﻨﮓ ﺧﻮﺑﯽ ﺳﺎﺯ ﮐﻦ
ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻓﺘﺮ ﻭ ، ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻡ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ
ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﺑﯽ ﺁﺭﺍﯾﻪ ﺍﻡ ، ﺗﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﯾﺠﺎﺯ ﮐﻦ
ﻣﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺯﺩﻡ ، ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺁﺧﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ
ﯾﺎ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪﻡ ﮐﻦ ﺑﺮﻭ ، ﯾﺎ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﺁﻏﺎﺯ ﮐ
ﭼﺮﺧﯽ ﺑﺰﻥ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑَﺮَﻡ ، ﻗﺪﺭﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﺎﺯ ﮐﻦ
ﺑﻨﺸﯿﻦ ﮐﻨﺎﺭﻡ ، ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ! ﺩﺳﺘﯽ ﺑﮑﺶ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻡ
ﻣﯿﻞِ ﺷﺪﯾﺪِ ﺑﻮﺳﻪ ﺭﺍ ، ﭘﻨﻬﺎﻥ ﭼﺮﺍ؟ﺍﺑﺮﺍﺯ ﮐﻦ
ﺩﻟﺴﺮﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﻡ ، ﺷﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﻦ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ
ﺳﺮﻣﺎﯼِ ﺗﺒﺮﯾﺰِ ﻣﺮﺍ ، ﺷَﺮ ﺟﯽ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻫﻮﺍﺯ ﮐﻦ
ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺐ ، ﺍﯼ ﻣﺮﻍ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺳَﺤَﺮ
ﺑﺮ ﺷﺎﺧﻪ ﯼ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺍﻡ ، ﭼَﻪ ﭼَﻪ ﺑﺰﻥ ، ﺁﻭﺍﺯ ﮐﻦ !
ﯾﺎ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﯾﺖ ﻣﯿﺸﻮﻡ ، ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺧﺎﮐﻢ ﺑﺮﻗﺺ
ﯾﺎ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﻣﯿﺸﻮﻡ ، ﺩﺭ ﻭﺳﻌﺘﻢ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻦ
ﺍﺻﻼ ﭼﺮﺍ ﻓَﮏ ﻣﯿﺰﻧﻢ؟ ! ﺍﯾﻦ ﺭﯾﺶ ﻭ ﻗﯿﭽﯽ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ
ﻣﻦ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﻢ ﻓﻘﻂ ، ﺁﻫﻨﮓ ﺧﻮﺑﯽ ﺳﺎﺯ ﮐﻦ
ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻓﺘﺮ ﻭ ، ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻡ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ
ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﺑﯽ ﺁﺭﺍﯾﻪ ﺍﻡ ، ﺗﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﯾﺠﺎﺯ ﮐﻦ
ﻣﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺯﺩﻡ ، ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺁﺧﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ
ﯾﺎ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪﻡ ﮐﻦ ﺑﺮﻭ ، ﯾﺎ ﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﺁﻏﺎﺯ ﮐ
reza
ساعت1:18---7 شهريور 1394
باید گرفت و قیچــــــــــے کرد ...
بال کفتری را که هر ساعت بر "بامـــــی" است !!!
او لیاقت
" پـــــــــــــــرواز "
را نـدارد ...
بال کفتری را که هر ساعت بر "بامـــــی" است !!!
او لیاقت
" پـــــــــــــــرواز "
را نـدارد ...
reza
ساعت1:06---7 شهريور 1394
مازهرصاحب دلى يک رشته فن آموختيم
عشق از ليلى وصبراز كوهکن آموختيم
گريه ازمرغ سحر،خودسوزي از پروانه ها
صد سرا ويرانه شد تا دوستى آموختيم...
reza
ساعت0:24---7 شهريور 1394
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفته ام
و نتیجه اش را هر چه باشد میپذیرم
اشتباهاتم را گردن کسی نمی اندازم
میپذیرم که انسانم و اشتباه میکنم
نه فرشته ام و نه شیطان!
و نه انسان کامل!
تا زنده ام برای انتخاب راه درست فرصت هست
وقتی زمین میخورم، بلند میشوم خودم را میتکانم و ادامه میدهم
اشتباهاتم را دوست دارم...
آنها حباب شیشه ای غرورم را میشکنند......
هر زمان به اشتباهاتم پی بردم... بزرگتر شده ام
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها گران ترین تجربه هایم هستند ،چراکه برایشان هزینه گزافی پرداخته ام.
آنها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفته ام
و نتیجه اش را هر چه باشد میپذیرم
اشتباهاتم را گردن کسی نمی اندازم
میپذیرم که انسانم و اشتباه میکنم
نه فرشته ام و نه شیطان!
و نه انسان کامل!
تا زنده ام برای انتخاب راه درست فرصت هست
وقتی زمین میخورم، بلند میشوم خودم را میتکانم و ادامه میدهم
اشتباهاتم را دوست دارم...
آنها حباب شیشه ای غرورم را میشکنند......
هر زمان به اشتباهاتم پی بردم... بزرگتر شده ام
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها گران ترین تجربه هایم هستند ،چراکه برایشان هزینه گزافی پرداخته ام.
rooya
ساعت0:22---7 شهريور 1394
من اگر نیم نگاهی بکنم سوی بُتی معصیت است
تواگر صیغه کنی جمله بتان مرحمت است !؟
من اگر سیبی از این باغ بچینم دزدم
تواگر باغ همه غصب کنی مصلحت است !؟
من اگر از در میخانه گذشتم نجسم
تو اگر دود کنی نصف جهان عافیت است !؟
من که در آتش حق سوخته ام گمراهی است
تو که جز کِذب نیاموخته ای منزلت است !؟
عاقبت سهم من سوخته جان نیران است
سهم آن معدن تزویر و ریا مغفرت است !؟
این ترازوی عدالت که ترا گشته نصیب
عمّه ات داده به دستت که چنین خوش جهت است !!!؟
تواگر صیغه کنی جمله بتان مرحمت است !؟
من اگر سیبی از این باغ بچینم دزدم
تواگر باغ همه غصب کنی مصلحت است !؟
من اگر از در میخانه گذشتم نجسم
تو اگر دود کنی نصف جهان عافیت است !؟
من که در آتش حق سوخته ام گمراهی است
تو که جز کِذب نیاموخته ای منزلت است !؟
عاقبت سهم من سوخته جان نیران است
سهم آن معدن تزویر و ریا مغفرت است !؟
این ترازوی عدالت که ترا گشته نصیب
عمّه ات داده به دستت که چنین خوش جهت است !!!؟
reza
ساعت18:47---6 شهريور 1394
دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم، کافیست
گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم، کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت-گهگاه-
برگی از باغچه ی شعر بچینم، کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوبترینم ! کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم، کافیست
گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم، کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت-گهگاه-
برگی از باغچه ی شعر بچینم، کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوبترینم ! کافیست
آخرین مطالب
پيوندهاي روزانه
آرشیو مطالب
لينک هاي مفيد
امکانات وب